شاعر نیستم اما گاهی دلی یه جیزاهایی مرتکب میشم. لحظاتی قبل این شعر را برای دکتر گفتم...
بعد از خدا امید ما، دستانت ای مرد
ای مایه ی آرامش و پایان هر درد
ای مرد فاضل، ای طبیب خوب و خوشنام
دادی به قلب ما سکون و شوق و آرام
کردی برون از سینه ی ما توده ها را
شافی شدی ای عالم الابدان، خدا را
*عباس* نامت ای تو معنای شرافت
*دکتر علی بخشی*، درخشانست نامت
نور خدا در زندگیتان باد تابان
ای فخر میهن، با اصالت مرد مردان
هم نور دیده هم عزیز و مهربانید
فرزند پاک و مفخر فرهنگیانید
در وصف شکر لطفتان من ناتوانم
با این زبان قاصر خود، قدردانم
برای مریم آرزوی سلامتی میکنم
قطعا با حضور و مهر بی دریغ شما در کنارش بیماری رو شکست خواهد داد
ممنونم
انشالله