ذهنم پر از ابهام و پرسش و نگرانیست.
بی تاب و بی خوابم.
ما به لطف خدا شوک خبر سرطان و مرحله ی انکار و نپذیرفتن و این پرسشهای مداوم مریم ، که چرا من را پشت سر گذاشته ایم. هر چند گهگاه آرزو می کند که ماش خواب باشد!
پذیرش واقع بینانه ضرورت دارد و بعد از آن باید وارد فاز خودآرام سازی و قانع کردن هود توسط مریم شویم.
در حد توانم سعی خداهیم مرد به لطف خدا بهترین متخصص و برترین راهکارهای درمانی برای مریم به کار گرفته شود.
بدوو تردید مریم یه حمایتهای اجاماعی و ردحی نیاز داره. یوگا، مدیتیشن و مر اقبه و گفتگوی با خالق یکی از راهکارهای مهن می تونه باشه.
و ما شدیدا به سبک زندگی سالم و آرام نیاز داریم، جیزی که با توحه به روحیات مریم و فضای خانواده، خیلی برام دغدغه ست... به حداقل رساندن تنش ها و فشارها، ضرورتی انکار ناپذیر داره.
خلاصه اینکه باید پذیرفت بیماری جزیی از زندگی هست و بهره بردن از حمایتهای مختلف زندگی بیمار را آسانتر می کنه.
سلام از یک روبان صورتی با سابقه به روبان صورتی جدید :)
آدرس پیج شمارو یکی از مخاطبین وبلاگ بهم داد ...
خوشحال میشم اگه در این مسیر کمکی ازم بر بیاد.
باعث افتخاره
مطالبتون بسیار مفید و خواندنی هست